
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۱۹ - باز فرستادن خربزه
۱
کام بخشا! ز تو شد خربزه ای لطف مرا
همچو حوران بهشتی خوش و پاکیزه سرشت
۲
داده دهقان عوض آب به او شربت قند
«هرکسی آن درود عاقبت کار که کشت»
۳
چون تو شیرینی هر حرف نکو می دانی
«مدعی گر نکند فهم سخن، گو سر و خشت»
۴
بود چون لایق بزم تو، مناسب دیدم
کز بهشت آمده را باز فرستم به بهشت
نظرات