
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۶ - تعریف دختر برهمن
۱
برهمن دختری دیدم به دیری
که بت در سجده ی او سر نهاده
۲
هنوزش گردن شیران خونریز
نداده زحمت سیمین قلاده....
نظرات