
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۱۶
۱
بر هرچه نگاه کردم اسباب غم است
چیزی که ازو دلم شود شاد، کم است
۲
ما را به وصال او چه جای شادی ست
در کشتن شمع، صبح تیغ دو دم است
نظرات