
سام میرزا صفوی
۶۴۰- آی غوت میرزا
پسر بایزید سلطان نبیره ی جانان سلطان است، استاجلو جدش امیر الامرای حضرت صاحبقران مغفور بود.
حسن سلوک را با رأفت و عدالت جمع کرده بعد از پدر چند روزی علم امارت برافراشته متقلد دارایی آن مهم گشت سپس در سلک امرا در آمد و از آن معم معاف گردید در شهور سنه ست و خمسین و تسعمایه وفات یافت، ذهنش در نظم بغایت ملایم افتاده بود، اکثر کتب تواریخ را بنظر امعان دیده و مورخی نیک بود بهر دو زبان فارسی و ترکی شعر میگفت این رباعی فارسی زاده طبع اوست :
۳
چشمی بجهان نیست که حیران تو نیست
خورشید فلک چون مه تابان تو نیست
۴
سر چشمه آب خضر ای غنچه دهن
چون لعل حیات بخش خندان تو نیست
این مطلع هم از اوست :
۶
سرم ز خاک ره آن سرو ناز بر نگرفت
مگر نیاز من خاکسار در نگرفت
تصاویر و صوت


نظرات