امیر شاهی

امیر شاهی

شمارهٔ ۱۲۴

۱

خوش آن عیدی که اول دیده بر روی تو اندازم

ز ماه نو نظر بر طاق ابروی تو اندازم

۲

چو باد افتان و خیزان هر طرف سرگشته آنم

که گردم خاک و خود را بر سر کوی تو اندازم

۳

چه حاصل زانکه آیم بگذرم هر ساعت از پیشت

چو نتوانم که از حیرت نظر سوی تو اندازم

۴

چو ماه نو شد از غم پهلویم، در اشتیاق آن

که خود را در نماز عید پهلوی تو اندازم

۵

ز دود دل سیه شد نامه شاهی، نه از خطت

چو خود سوزم، چه تهمت بر خم موی تو اندازم

تصاویر و صوت

دیوان امیر شاهی سبزواری به کوشش سعید حمیدیان - تصویر ۱۳۵

نظرات