امیر شاهی

امیر شاهی

شمارهٔ ۱۳

۱

خرابیم، از دل ای بی‌رحم گه‌گه یاد کن ما را

سگ کوی توییم، آخر به سنگی شاد کن ما را

۲

دلم بار دگر لاف علامی می‌زند جایی

بیا ای غم به مرگ تو مبارک‌باد کن ما را

۳

درت کعبه است و ما ارباب حاجت، رحمتی فرما

رخت عید است و ما زندانیان، آزاد کن ما را

۴

به تنهایی بسی خون جگر خوردیم با یادت

تو هم چون با حریفان باده نوشی، یاد کن ما را

۵

نمی‌دانم چو شاهی غیر عشق این پارسا کاری

خدا را گر تو می‌دانی بیا ارشاد کن ما را

تصاویر و صوت

ديوان شاهی » تصویر 7
برگزیدهٔ دیوان امیر شاهی سبزواری » تصویر 18

نظرات