
امیر شاهی
شمارهٔ ۱۳۵
۱
ما از حریم وصل تو با خاک در خوشیم
گر جام باده نیست، به خون جگر خوشیم
۲
سامان ما مجو، که در این غصه شاکریم
تدبیر ما مکن، که چنین بیخبر خوشیم
۳
خون خورده ایم دوش و خرابیم بامداد
دیگر مده شراب دمادم، که سر خوشیم
۴
جان از برای تحفه جانان بود عزیز
غافل گمان برد که بدین مختصر خوشیم
۵
شاهی، مقام قرب و کرامت رقیب راست
ما را که رانده اند، ز بیرون در خوشیم
نظرات