
امیر شاهی
شمارهٔ ۱۵
۱
ای در بهار حسن تو گلها و لالهها
وی لاله را ز رشک تو پرخون پیالهها
۲
بیچاشنی درد تو هست آب زندگی
زهری که دهر میدهدم در نوالهها
۳
شب با سگان کوی تو گفتیم درد خویش
فریادهای ما نشنیدی و نالهها
۴
پر شد صحیفه دلم از داغ شاهدان
یکیک چو نامهای کسان بر قبالهها
۵
حرفی اگر ز نامه شاهی فتد قبول
از عشق بر رسول تو خواند رسالهها
تصاویر و صوت



نظرات