
امیر شاهی
شمارهٔ ۱۷۲
۱
دلا از مردمی بویی نداری
اگر سودای دلجویی نداری
۲
حرامت باد عمر، ار موسم گل
حریفی و لب جویی نداری
۳
چو عنبر لاف زلفش تا کی ای مشک؟
کز این معنی تو هم بویی نداری
۴
تو خوش باش ای ملامت گو، که چون من
دل اندر دست بدخویی نداری
۵
به تیغ هجر، شاهی را میازار
کز او بهتر دعاگویی نداری
تصاویر و صوت

نظرات