
امیر شاهی
شمارهٔ ۱۸۲ - استقبال از کمال خجندی
۱
دولت وصلش میسر کی شود بیجستوجوی؟
گر وصال کعبه میخواهی سخن در راه گوی
۲
باغ گو عشرتگه مرغان فارغبال باش
ما گرفتاران به زندان قفس کردیم خوی
۳
از فغان زار من گشته رفیقان دردمند
وز دل بیمار من مانده طبیبان چاره جوی
۴
جویها بر روی من پیدا شد از سیلاب اشک
ای بکویت آبروی دردمندان آب جوی
۵
یار اگر برگشت، شاهی در وفا یکروی باش
کاندر این بستانسرا هستند رعنایان دوروی
نظرات