
امیر شاهی
شمارهٔ ۲۵
۱
بازم خدنگ غمزه زنی بر دل آمده است
بازم ز عشق واقعه ای مشکل آمده است
۲
بر دیگران کشیده خدنگ جفای خویش
این نکته ام ز یار بسی بر دل آمده است
۳
آنکو نکرد سجده بمحراب ابرویی
مردود شد ز قبله که ناقابل آمده است
۴
نخل ترت که آب گل و یاسمین بریخت
تا در کدام آب و هوا حاصل آمده است
۵
شاهی بکوی عشق گر افتاده ای منال
پایت ز آب دیده خود در گل آمده است
نظرات