
امیر شاهی
شمارهٔ ۴
۱
ابر آمد و بگریست بر اطراف چمنها
شد شسته به شبنم رخ گلها و سمنها
۲
با داغ تو رفتند شهیدان تو زین باغ
چون لاله به خون جگر آغشته کفنها
۳
از ما سخنی بشنو و با ما سخنی گوی
کز بهر تو بسیار شنیدیم سخنها
۴
گه ناز و گهی عشوه، گهی جور و گهی لطف
غیر از تو چه داند دگری اینهمه فنها؟
۵
در عشق تو صبر و دل و دینم شد و اکنون
مانده است در این واقعه شاهی تن تنها
تصاویر و صوت



نظرات