
امیر شاهی
شمارهٔ ۶۶
۱
چو ساقی آن قدح لاله گون بگرداند
دلم خیال لبش در درون بگرداند
۲
صبا ز لعل تو تا غنچه را دهد بویی
هزار بار دلش را بخون بگرداند
۳
به پیر عقل بگوئید، تا برای خدا
عنان ز صحبت اهل جنون بگرداند
۴
گرفتم آنکه براند رقیبم از در تو
دل مرا ز وفای تو چون بگرداند؟
۵
ز لوح وصل چه خواند به بخت بد، شاهی
مگر نوشته گردون دون بگرداند
نظرات