امیر شاهی

امیر شاهی

شمارهٔ ۷۱

۱

ای بی‌خبر از گریهٔ خونین‌جگری چند

باز آی، که در پای تو ریزم گهری چند

۲

سوز دل عشاق چه دانند که چونست

بگریخته از داغِ بلا بی‌جگری چند

۳

چون لاله به داغ دل و خوناب جگر باش

ای چشم چو نرگس همه بر سیم و زری چند

۴

با هر خس و خاری منشین ای گل رعنا

کز باد صبا دوش شنیدم خبری چند

۵

مائیم طریق خرد از دست نهاده

وارسته به اقبال تو از درد سری چند

۶

گفتی: چه کسانند اسیران ره عشق

ماتم‌زده سوخته دربه‌دری چند

۷

شاهی سفر عشق به غفلت نتوان رفت

هشدار، که این مرحله دارد خطری چند

تصاویر و صوت

دیوان امیر شاهی سبزواری به کوشش سعید حمیدیان - تصویر ۱۰۵

نظرات