امیر شاهی

امیر شاهی

شمارهٔ ۸ - استقبال از کمال خجندی

۱

چشم تو برانداخت به می، خانه ما را

بگشود به رندی در میخانه ما را

۲

از دیده و دل چند خورم خون خود، آخر

سنگی بزن این ساغر و پیمانه ما را

۳

گر بگذری ای باد بدان زلف چو زنجیر

زنهار بپرسی دل دیوانه ما را

۴

هر شب من و اندوه تو و گوشه محنت

کاقبال نداند ره کاشانه ما را

۵

آن بخت نداریم که یک شب مه رویت

روشن کند این کلبه ویرانه ما را

۶

حقا که به افسون دگرش خواب نیاید

هرکس که شبی بشنود افسانه ما را

۷

از تاب غمت سوخت به حسرت دل شاهی

ای شمع تو آتش زده پروانه ما را

تصاویر و صوت

دیوان مولانا شاهی » تصویر 10
ديوان شاهی » تصویر 9
برگزیدهٔ دیوان امیر شاهی سبزواری » تصویر 24

نظرات