امیر شاهی

امیر شاهی

شمارهٔ ۸۶

۱

رفت آنکه به وصل تو مرا دسترسی بود

وین دلشده در خیل سگان تو کسی بود

۲

آن غمزه به خون دل ما چشم سیه کرد

ور نه به کمند تو گرفتار بسی بود

۳

آمد گل و هر مرغ هوای چمنی کرد

آزاد نگشت آنکه اسیر قفسی بود

۴

عشق آمد و سودای گل و لاله ز سر رفت

زان شعله به تاراج شد ار خار و خسی بود

۵

در عشق توام اشک به خون داد گواهی

هم ناله، که در واقعه فریادرسی بود

۶

وقتی به هوس خواستمی بوی تو از باد

آنها همه گوئی که هوی و هوسی بود

۷

شاهی که به هجران تو از ناله فرو ماند

بیچاره سگ کوی ترا همنفسی بود

تصاویر و صوت

نظرات