امیر شاهی

امیر شاهی

شمارهٔ ۹

۱

اشک چو پرده می‌درد، خلوتیان راز را

چند به دل فرو خورم، ناله جان‌گداز را؟

۲

هر سحری ز خون دل، آب زنم به راه تو

رفته به دامن مژه، سجده‌گه نیاز را

۳

دیده شب نخفته را، وصف دو زلف او مکن

با دل پاسبان مگو، حال شب دراز را

۴

می‌طلبم به آرزو، صحبت عافیت، ولی

تهمت عقل چون نهم، این دل عشقباز را؟

۵

شاهی از این سرود غم، طرز جنون گرفت دل

رخصت گفت‌وگو مده، طبع سخن‌تراز را

تصاویر و صوت

دیوان مولانا شاهی » تصویر 11
ديوان شاهی » تصویر 6
برگزیدهٔ دیوان امیر شاهی سبزواری » تصویر 14

نظرات