
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۱۰۴
۱
صبح است مست باده دوشینه هوا
چاک است از تبسم گل سینه هوا
۲
پر می زند چو باز شکاری قدح ز موج
بال تذرو دیده در آیینه هوا
۳
کبک پیاله دل به شکفتن نمی دهد
گردیده می مصاحب دیرینه هوا
۴
شبنم به روی گل چو مرصع پیاله ای است
از قطره قطره گوهر گنجینه هوا
۵
بشکست شیشه توبه ما تا به باغ اسیر
خالی نشد دل پرش از کینه هوا
تصاویر و صوت

نظرات