اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۱۴۴

۱

دلی ز دور به صد رنگ می‌نمایندت

چو آب گشت دلت سنگ می‌نمایندت

۲

تو مست باده نیرنگ و مطربان پرکار

چه نغمه‌ها ز یک آهنگ می‌نمایندت

۳

توکل تو بلند است و آرزو فربه

قبای فقر از آن تنگ می‌نمایندت

۴

دلت چو سخت ستم شد به اشک مظلومان

حباب را گره سنگ می‌نمایندت؟

۵

خبر ز خویش نداری و ساقیان فریب

هزار جلوه به یک رنگ می‌نمایندت

۶

چه وصله‌ها زده صحرا به چاک خرقه فقر

ز بخیه کاری فرسنگ می‌نمایندت؟

۷

اسیر سایه خُم‌های باده در مستی

نشان مسند و اورنگ می‌نمایندت

تصاویر و صوت

نظرات