اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۱۵۷

۱

رسوای دهرم و غم پنهاینم به جاست

خاکم به باد رفت و گرانجانیم به جاست

۲

حیرت پرست یاد تو بودم جنون رسید

از یاد خویش رفتم و حیرانیم به جاست

۳

در دیده نقش کعبه و در دل هوای دیر

هرگز نه کافری نه مسلمانیم به جاست

۴

معمورتر زخانه آیینه گر شوم

در دل غبار حسرت ویرانیم به جاست

۵

از گریه پر غبار مرا گل مکن اسیر

غافل مشو که ذوق پریشانیم به جاست

تصاویر و صوت

نظرات