
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۱۷۶
۱
حرف مجنون تو از گلبرگ تر نازکتر است
حلقه زنجیرش از آب گهر نازکتر است
۲
چون نگاه پاکبازانم سر پرواز نیست
ورنه دام از پرده های چشم تر نازکتر است
۳
فتنه جوی من نمی سازد به خوی خویشتن
خاطر او بیشتر از بیشتر نازکتر است
۴
از نوید لطف پنهانش فریبم می دهد
گفتگوی قاصد از لطف خبر نازکتر است
۵
داغ شو گردون ز نومیدی که در چشم اسیر
رنگ گلهای دعای بی اثر نازکتر است
تصاویر و صوت

نظرات