
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۱۷۹
۱
موم شمع کشته از دل چون شد آهن بهتر است
خانه زاد شوخ از فرزند بودن بهتر است
۲
برق تازان را غبار اینجا حصار آهن است
گر شوی در نیستی پنهان ز جوشن بهتر است
۳
بهتر از صد دل وفای تازه یک جو از قدیم
جمله عالم دوست باش آن دوست دشمن بهتر است؟
۴
روی آسایش نبیند دست از دست سنان
پیچ و تاب مار از تار فلاخن بهتر است؟
۵
جلوه ای در کار عالم کرده (از) پرگار من
خار با گل می کند دعوی که از من بهتر است
۶
اینقدر هم بس که رنگ سوختن دارد اسیر
در نظر خاکستر گلخن ز گلشن بهتر است
تصاویر و صوت

نظرات