اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۱۸۱

۱

سینه صافیهای من روشنگر است

کعبه هم آیینه اسکندر است

۲

سنبل خط جانشین زلف شد

باغ حسنش را صفای دیگر است

۳

نایب ابروست مژگان دراز

سبزه باغ کسی آهنگر است

۴

گریه ما را داده عمر جاودان

چشمه حیوان ما چشم تر است

تصاویر و صوت

نظرات