اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۱۹۵

۱

پرواز هوای تو که بال و پر شمع است

گلدسته شوخی است که زیب سر شمع است

۲

پرواز شرر شبنم و افروختگی گل

امشب ز رخت سیر چمن در سر شمع است

۳

امشب که تو ساقی شده ای شمع بخندد

می شبنم گلزار دماغ پر شمع است؟

۴

برخیز به یکباره که گل رنگ ببازد

صبح است خرام تو که غارتگر شمع است؟

۵

خورشید ز گلبازی حسنت چکد امشب

پروانه سراسیمه نیلوفر شمع ا ست

۶

بیتابی پروانه بود ناله بلبل

پر نیست که یکرنگی گل ساغر شمع است؟

۷

یکرنگی عاشق چه بهاری که ندارد

خاکستر پروانه ما محشر شمع است

۸

خود عاشق شرم خود و بدنام دل ما

پروانه همین حسن حیا پرور شمع است

۹

سرگرم وفا خانه به دوش دل بیدار

آسودگی خواب عدم بستر شمع است

۱۰

نیرنگ محبت چقدر شوخ برآید

در بزم اسیر تو چها در سر شمع است

تصاویر و صوت

دیوان غزلیات اسیر شهرستانی به تصحیح و تحقیق غلامحسین شریفی ولدانی - جلال الدین بن میرزا مومن اسیر شهرستانی - تصویر ۱۶۲

نظرات