
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۲۱۹
۱
صبح مشاطه هوای گل است
عید رنگینی قبای گل است
۲
توبه رنگ شکسته ای دارد
شیشه ام در طلسم پای گل است
۳
جلوه نوبهار خاطر ما
خنده ها باغ دلگشای گل است
۴
دختر رز به باغ می آید
چقدر خنده خونبهای گل است
۵
نیست یک جلوه در چمن بیکار
جنبش برگ رونمای گل است
۶
چه نزاکت به خویش چیده بهار
خار هم دست در حنای گل است
۷
بر سر دل چو بید می لرزم
آشنای تو آشنای گل است
۸
دل بیگانه مشربی داری
که جگر گوشه وفای گل است
۹
سبزه درس نیاز می خواند
حسن سیر کرشمه های گل است
۱۰
جان به لب لب به جام دارد اسیر
اثر امروز در دعای گل است
نظرات