اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۲۲

۱

داشتی مخصوص من تا لطف عام خویش را

کردی آزاد از غم عالم غلام خویش را

۲

در محبت داده ام آیینه دل را جلا

پخته ام در آتشی سودای خام خویش را

۳

عشق نگذارد که بنشیند غباری بر دلم

کی کند ساقی به خاک آلوده جام خویش را

۴

خاطر صیاد چون شد جمع از صید اسیر

کرد رشک گلستان فیض دام خویش را

تصاویر و صوت

دیوان غزلیات اسیر شهرستانی به تصحیح و تحقیق غلامحسین شریفی ولدانی - جلال الدین بن میرزا مومن اسیر شهرستانی - تصویر ۷۹

نظرات