اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۲۲۵

۱

دایم ز تمنای تو دل در نظر ماست

ابری که نم از شعله کشد چشم تر ماست

۲

بی خاطر آشفته نرفتیم به جایی

چون گل دل صد پاره ما بال و پر ماست

۳

تا گرد ره گرم روان برق نژاد است

اول قدم از خویش گذشتن سفر ماست

۴

در قدر فزودیم به قدر هنر خویش

قدر هنر خویش شکستن هنر ماست

۵

دیری است که همسایه آن روز سیاهیم

عمری است که سودای نگاهت به سر ماست

۶

هر چند اسیر از قفس آزاد نگردیم

پرواز چو در دل گذرد بال و پر ماست

تصاویر و صوت

دیوان غزلیات اسیر شهرستانی به تصحیح و تحقیق غلامحسین شریفی ولدانی - جلال الدین بن میرزا مومن اسیر شهرستانی - تصویر ۱۸۰

نظرات