اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۲۳۴

۱

دردی که رنگ چاره نداند دوای ماست

شمعیم و زود کشتن ما خونبهای ماست

۲

در عاشقی به اوج توکل رسیده ایم

از فیض فقر بال هما بوریای ماست

۳

درکشتی حباب کشیدیم رخت خویش

خاطر شکسته ایم و خطر ناخدای ماست

۴

در بزم بیخودان تو قانون دیگر است

لب بسته ایم و ساز خموشی نوای ماست

تصاویر و صوت

دیوان غزلیات اسیر شهرستانی به تصحیح و تحقیق غلامحسین شریفی ولدانی - جلال الدین بن میرزا مومن اسیر شهرستانی - تصویر ۱۷۹

نظرات