
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۲۳۷
۱
به عالم حکم اشک ما روان است
زمین آیینه دار آسمان است
۲
سرایتهاست با این چهره زرد
گل سیراب اشکم زعفران است
۳
چها گل می کند در عشقبازی
بهارش دست پرورد خزان است
۴
چرا رنگین نسازد انجمن را
کدوی باده پیر دلجوان است
۵
گل ناچیده خرمن می توان کرد
به گلزاری که اشکم باغبان است
تصاویر و صوت

نظرات