اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۲۶۰

۱

گریه خاکستر گداخته است

بلبل باغ ناله فاخته است

۲

خس و خاشاک سرو وگل شده است

هر کجا آن سوار تاخته است

۳

برق رخسار گل بهار افزون

باغها رنگهای باخته است

۴

نرد عشق است هوش می باید

بیشتر برده هرکه باخته است

۵

بلبل از برگ گل کبوتر باز

قد به نیرنگ بر فراخته است

۶

به تغافل نگاه می پیچد

چشم مست تو سخت ساخته است

تصاویر و صوت

دیوان غزلیات اسیر شهرستانی به تصحیح و تحقیق غلامحسین شریفی ولدانی - جلال الدین بن میرزا مومن اسیر شهرستانی - تصویر ۱۹۱

نظرات