
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۲۶۴
۱
گرد کلفت در جنون درد ایاغم گشته است
طره آشفتگی موی دماغم گشته است
۲
شب که از یاد رخت در آتش دل بوده ام
صبح چون پروانه بر گرد چراغم گشته است
۳
عشق جایی جز دل تنگم نمی گیرد قرار
شعله شیدا بلبل گلهای باغم گشته است
۴
در بهار عشق آتش خاکروب گلشن است
شعله فرش سایه دیوار باغم گشته است
۵
بسکه طی کردم ره صحرای شوق او اسیر
خضر مجنون بیابان سراغم گشته است
نظرات