اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۲۷۹

۱

شور دل پیشتر از دل به جهان آمده است

عید در اول ماه رمضان آمده است

۲

گل آیینه توان چید ز گلزار سخن

راز پنهان که از دل به زبان آمده است

۳

می دهد میوه نهالی که گلی می آرد

ورعی هست که مستی به میان آمده است

۴

چه عجب روزم اگر محشر خورشید شود

شبم از پرتو دل صبح نشان آمده است

۵

عید اگر بلبل هر صبح نگردد چه کند

روزه می گیری و مشرب به فغان آمده است

۶

بسته گلدسته خورشید به صد رنگ دلم

چه بسامان ز تماشای نهان آمده است

۷

کرده انگور به خم الفت و می گشته اسیر

پیر اگر رفته به میخانه جوان آمده است

تصاویر و صوت

نظرات