اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۲۸

۱

مکن در بزم روشن وصف آن شیرین شمایل را

که رشک آتش زند در سینه جان شمع محفل را

۲

بکش از صحبت صورت پرستان دامن الفت

خریداری مجو بهتر زحسن آیینه دل را

۳

شهیدی سرخ روی بزم سربازی تواند شد

که طوق گردن تسلیم سازد تیغ قاتل را

۴

شد از موج سرشکم کشتی آرام طوفانی

نمایی تا به کی ای ناخدا از دور ساحل را

تصاویر و صوت

نظرات