
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۲۸۳
۱
بعد عمری سویم از روی مروت دیده است
نرگس بیدارش امشب خواب الفت دیده است
۲
مغزم از شوریدگی چون ذره می رقصد به سر
آفتاب محشر داغ محبت دیده است
۳
دل اگر در سینه جنبد رنگم از رو می رود
خصم بیدل از من عاجز چه جرأت دیده است
۴
جلوه مرد آزما بسیار و بینش ساده دل
حرفها آیینه ام از خواب غفلت دیده است
۵
الفت است الفت که سربی تیغ می گردد نثار
قدر این معنی کسی داند که الفت دیده است
۶
صورت از معنی شناسد اهل بینش در جهان
جلوه معنی اسیر از چشم صورت دیده است
نظرات