
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۲۸۵
۱
ز بویی بیخودم رویی که دیده است
شکار حیرتم مویی که دیده است
۲
پری در سایه بال فرشته
به غیر از چشم و ابرویی که دیده است
۳
فرنگستانی از هر حلقه زلف
پرستاران بت هویی که دیده است؟
۴
غزال شیر صولت سرو بد مست
پریرویی سمن بویی که دیده است
۵
ز گردش نافه می روید ز ره سرو
چنین خوش جلوه آهویی که دیده است
نظرات