
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۲۹۷
۱
هر عارض افروخته مشاطه نازی است
هر جنبش مژگان چمن آرای نیازی است
۲
گلزار نسب نامه یاران عزیز است
هر فاخته محمودی و هر سرو ایازی است
۳
یک یک ورق صفحه ایجاد گشودیم
هر صفحه بیکارتر آیینه رازی است
۴
از آتش و آبم نفریبد گل و شبنم
خضر ره من جلوه نظاره گدازی است
۵
دل برد به صد رنگ و خبردار نگشتیم
دلدار اسیر تو عجب شعبده بازی است
نظرات