
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۳۰
۱
با تمنای تو بسیار حساب است مرا
درس دل خوانده ام،آیینه کتاب است مرا
۲
از گلستان خمارم گل مستی خندد
دل دیوانه مگر جام شراب است مرا
۳
چشم تر بی تو سرانجام مرا می داند
سرآرام به بالین حباب است مرا
۴
خنده ها از گل همراهی دشمن دارم
با عزیزان چه حساب و چه کتاب است مرا
۵
دل آیینه؟ غفلت چه کند
مزد آگاهی من دفتر خواب است مرا
۶
آرزو بتکده جلوه بیگانگی است
می کنم از تو سؤالی چه جواب است مرا
۷
از تمنای لبت بزم شرابی دارم
آه پر حسرت من دود کباب است مرا
نظرات