اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۳۰۶

۱

هر سبزه این باغ نشان خم دامی است

هر سرو و گلی نغمه سرای جم و جامی است

۲

آمیخته با چشم ترم شور تماشا

هر قطره سرشکم نمک فتنه عامی است

۳

وارستگی ما وگرفتاری عالم

هر وحشی رم کرده نظر کرده دامی است

۴

شبنم به شرر حوصله داغ فروشد

در گلشن و گلخن ز تمنای تو دامی است

۵

آتشکده سینه نظر یافته کیست

در کلبه ام از شور نفس شرب مدامی است

۶

احوال غریبان ز فراموشی خود پرس

هر ناله که از خاطر ما رفته پیامی است

۷

بیگانگیم سوخت ز بیداد تو فریاد

مستانه جوابی که غریبانه سلامی است

۸

شبگرد تو کارش نه به شمع است و نه با دل

نقش قدم گرمروان ماه تمامی است

۹

بیتابیش افکنده به آسایش جاوید

یکبار نظر کن که اسیر تو چه خامی است

تصاویر و صوت

دیوان غزلیات اسیر شهرستانی به تصحیح و تحقیق غلامحسین شریفی ولدانی - جلال الدین بن میرزا مومن اسیر شهرستانی - تصویر ۲۱۲

نظرات