
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۳۱۱
۱
ز جام عشق تو هر سبزه مست سودایی است
به هر طرف که نظر می کنم تماشایی است
۲
بیاض سبزه گشودم کتاب گل خواندم
به نام شوق تو هر شبنمی معمایی است
۳
هوا ز موج طراوت سفینه غزل است
چمن ز لاله و گل مطلع خوش انشایی است
۴
کسی که سیلی زنجیر خورده می داند
که سرنوشت اسیران خط چلیپایی است
تصاویر و صوت

نظرات