اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۳۱۲

۱

نگاهش دورگرد آشنایی است

تغافل بر سر صبرآزمایی است

۲

به خون افتاده مرغ دام او را

تپیدن بال پرواز رهایی است

۳

چو دل باشد تسلی از خیالی

امید وصل کافر ماجرایی است

۴

کند در غنچه پنهان نقد خود را

میان بلبل و گل هم جدایی است

۵

اسیر از من چه می پرسی غم دل

عنانم در کف آشفته رایی است

تصاویر و صوت

نظرات