اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۳۶۰

۱

دیده ناکام را جز تهمت نظاره نیست

شوخ چشمی در محبت چون دل صدپاره نیست

۲

حلقه زنجیر زلفت موجه آب بقاست

گر بر افتد نام هستی درد ما را چاره نیست

۳

بگذر از بیگانگی هر چند محرم تر شوی

شوق را نازم که با آوارگی آواره نیست

۴

هر دم از گلشن به صحرا می کشد دیوانه را

همچو زنجیر جنون یک شوخ آتشپاره نیست

۵

تا به کی در پرده حرف کشتنم گوید اسیر

هر چه می خواهد بگوید کار من یکباره نیست

تصاویر و صوت

دیوان غزلیات اسیر شهرستانی به تصحیح و تحقیق غلامحسین شریفی ولدانی - جلال الدین بن میرزا مومن اسیر شهرستانی - تصویر ۲۳۸

نظرات