
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۳۸۸
۱
مشق گداز دل ز نفس میتوان گرفت
بوی گلاب شعله ز خس میتوان گرفت
۲
زنجیر را به باده گرو میتوان نهاد
پیمانهای ز دست عسس میتوان گرفت
۳
آیینه بال گشته نسیم از هوای ابر
صید پری به دام نفس میتوان گرفت
۴
مشرب اگر وفا و خرابات اگر دل است
جام محبت از همه کس میتوان گرفت
۵
بیطاقتی به گوش اثر پنبه مینهد
عبرت ز نالههای جرس میتوان گرفت
۶
پر میزند تپیدن دل تا به آسمان
پرواز را به دام و قفس میتوان گرفت
۷
طوطی سخن شدن اگر از شهد مشربی است
هنگامهای ز جوش جرس میتوان گرفت
۸
بیمطلبی اگر نمک گفتگو شود
سیمرغ را ز دام نفس میتوان گرفت
۹
از خار و گل اسیر بکش بوی نوبهار
تعلیم عشق از همه کس میتوان گرفت
تصاویر و صوت

نظرات