
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۳۹۷
۱
آمد از ذوق تپیدن نفس از یادم رفت
نگهی کرد که صد ملتمس از یادم رفت
۲
خط چوگان دلم از سایه مژگان دزدید
شوخی چنگل باز و قفس از یادم رفت
۳
سوختن تا گل صد برگ در آغوشم ریخت
چمن رنگرزیهای خس از یادم رفت
۴
شیشه زهر خموشی شکرم ریخت به کام
طوطیی پر زد و جوش مگس از یادم رفت
۵
حیرتی گشت رسا شعله آوازم شد
چقدر زمزمه نیمرس از یادم رفت
۶
ناله عریان اثری جامه احرام کنند
جای دل اول منزل جرس از یادم رفت
۷
اینقدر حرف تمنا ز که می پرسی اسیر
جلوه ای دیدم و یاد هوس از یادم رفت
نظرات