
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۴۰۴
۱
گه به درد و گه به داغ ما مپیچ
اینقدرها در سراغ ما مپیچ
۲
نشئه گر سر جوش سودا نیستی
پا به دامان ایاغ ما مپیچ
۳
شعله را سرکار شبنم کرده ایم
بوی گل در سیر باغ ما مپیچ
۴
گر سمندر گشته ای پروانه ای
هرزه بر دود چراغ ما مپیچ
۵
گل نمی گنجد در این آشفته باغ
نکهت گل بر دماغ ما مپیچ
۶
درد می خیزد از این صحرای خشک
هیچکس گو در سراغ ما مپیچ
۷
گفتمت گفتم اسیر خام سوز
رشته سودا به داغ ما مپیچ
تصاویر و صوت

نظرات