
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۴۳۷
۱
عشق تو چراغ دل هر خام نگردد
صیدی است خیالت که به کس رام نگردد
۲
عشقت نگذارد که زنم فال رهایی
تا پاکی نیت ورق دام نگردد
۳
خواهم که برافتد ز جهان رسم دعا هم
تا هیچ زبان محرم آن نام نگردد
۴
بی زحمت ایام کند کامروایی
تا غیر تو را در دل خودکام نگردد
۵
بیتابی اگر شیوه سیماب نباشد
منت کش رسوایی آرام نگردد
۶
بیدل شد اسیر و اثر عشق تو باقی است
کیفیت می در گرو جام نگردد
تصاویر و صوت

نظرات