اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۴۵۵

۱

ندیدم آن لب شیرین بخندد

ندیدم غنچه پروین بخندد

۲

چه غم دارد دلم از زخم و از چاک

بگو بر دامن گلچین بخندد

۳

ز شوقت هر کسی در انتظاری

بیا تا آن بگرید و این بخندد

۴

گر این تأثیر دارد عشقبازی

به روز مهربانی کین بخندد

۵

اگر گرید کسی برحال فرهاد

بگو بر خجلت شیرین بخندد

۶

اسیر از گریه عالم گل فشان کرد

اگر گرید بگو رنگین بخندد

تصاویر و صوت

نظرات