اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۴۶۰

۱

دیوانه ما قحط خریدار پسندد

از سوختگی گرمی بازار پسندد

۲

شایستگی درد به درمان نخرد کس

بیزارم از آن درد که عطار پسندد

۳

گر سینه اقبال کنی چاک نیابی

امروز دلی را که غم یار پسندد

۴

از بسکه خجل گشته ز ناکامی مطلب

محرومی عاشق دل بیعار پسندد

۵

از حسن طلب سوخت لب اظهار کدام است

مخمور نگه ساغر سرشار پسندد

۶

در عالم دلسوختگان ساختگی نیست

گر دیده داغ است که دیدار پسندد

۷

دیوانه دلی خواهد و سودای رسایی

زنجیر زند برهم و زنار پسندد

تصاویر و صوت

نظرات