اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۵۰۰

۱

دل به یاد تو زهر چاک هلالی دارد

عشق ماهی است که تعویذ زوالی دارد

۲

سرو اگر تربیت از سایه قدت گیرد

گر شود خشک به هر ریشه نهالی دارد

۳

در پریشانکده یأس بود فیض رسا

سایه بید خوش آینده شمالی دارد

۴

دل اگر خاک شود آب گهر می گردد

هر زوالی نظر از فیض کمالی دارد

۵

ابر پرواز هوای تو چه عالمگیر است

خاک هم از گل دامت پر و بالی دارد

۶

فیض ویرانه رسا ملک جنون آبادان

دلگشا صبح و شبی خوش مه و سالی دارد

۷

سیر نیرنگ تماشای تو گلزار دلم

که در آیینه هر حال خیالی دارد

۸

نکهتی از چمن فیض فصیحی است اسیر

که ز هر زمزمه گلزار مقالی دارد

تصاویر و صوت

نظرات