
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۵۵۲
۱
کسی که داغ جنونش طراز سر باشد
به هر کجا که رود نور در نظر باشد
۲
ز خاکساری آن مرغ گل کند پرواز
که سایه قفسش نقش بال و پر باشد
۳
به جان رشک خدایا که قاصد ما را
جواب نامه فراموشی خبر باشد
۴
خبر ز یار گرفتن کجا اسیر کجا
همین بس است که از خویش بیخبر باشد
نظرات