
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۵۵۸
۱
اگر با دیده اعجاز محبت یار خواهد شد
نگاهم روشناس دولت دیدار خواهد شد
۲
از او جز کشتن خود حاجت دیگر نمی خواهم
زبان را در ادب کی رخصت گفتار خواهد شد
۳
کند گر همت پیر مغان یاری دینداران
سوال معنی پیچیده ای زنار خواهد شد
۴
خمار توبه گر دردسرم ز این بیش خواهد داد
نگاه گرم می خونریز استغفار خواهد شد
۵
حجاب عشق گر زینسان لب اظهار می بندد
میان ما و فرصت گفتگو بسیار خواهد شد
۶
اسیر از یک نگاه گرم ساقی گشته بیطاقت
ندانم چون حریف ساغر سرشار خواهد شد
تصاویر و صوت

نظرات